9
Dec
2016

Dual Personality

ازحال و هوای «درون خانه اش»
آگاه نبود
اما
غم وغصه همسایه
را می خورد!

درچهاردیوارخانه اش
«کشتی شکسته »بود
اما
برای «دیگران» از«شادی و محبت»
صحبت ها می کرد!

پایه های خانه اش
هم «لغزان» بود!
اما
از«قدرت خانواده» ودوامش
کاغذها رارنگین می کرد!…

باورکن عزیزجان
تا
به خود عشق نورزی
شاد کردن «دیگران »
کاربیهوده ای ست…